فال حافظ روزانه پنجشنبه 16 آذر 1402 ، ویژه متولدین فروردین ، غزل حافظ شماره 346
من نه آن رندم که ترک شاهد و ساغر کنم ، محتسب داند که من اين کارها کمتر کنم من که عيب توبه کاران کرده باشم بارها ، توبه از مي وقت گل ديوانه باشم گر کنم عشق دردانه ست و من غواص و دريا ميکده ، سر فروبردم در آن جا تا کجا سر برکنم لاله ساغرگير و نرگس مست و بر ما نام فسق ، داوري دارم بسي يا رب که را داور کنم بازکش يک دم عنان اي ترک شهرآشوب من ، تا ز اشک و چهره راهت پرزر و گوهر کنم من که از ياقوت و لعل اشک دارم گنج ها ، کي نظر در فيض خورشيد بلنداختر کنم چون صبا مجموعه گل را به آب لطف شست ، کجدلم خوان گر نظر بر صفحه دفتر کنم عهد و پيمان فلک را نيست چندان اعتبار ، عهد با پيمانه بندم شرط با ساغر کنم من که دارم در گدايي گنج سلطاني به دست ، کي طمع در گردش گردون دون پرور کنم گر چه گردآلود فقرم شرم باد از همتم ، گر به آب چشمه خورشيد دامن تر کنم عاشقان را گر در آتش مي پسندد لطف دوست ، تنگ چشمم گر نظر در چشمه کوثر کنم
دوش لعلش عشوه اي مي داد حافظ را ولي
،
من نه آنم کز وي اين افسانه ها باور کنم
تعبیر:
بلند همت و با اراده هستی. دارای طبعی بلند می باشی و همین کافی است. با سخت کوشی و تلاش به نتیجه ی دلخواه می رسی. به دوستان ظاهرالصلاح اعتماد نکن. در کارها تعقل و اندیشه کن.
فال حافظ روزانه پنجشنبه 16 آذر 1402 ، ویژه متولدین اردیبهشت ، غزل حافظ شماره 494
اي دل گر از آن چاه زنخدان به درآيي ، هر جا که روي زود پشيمان به درآيي هش دار که گر وسوسه عقل کني گوش ، آدم صفت از روضه رضوان به درآيي شايد که به آبي فلکت دست نگيرد ، گر تشنه لب از چشمه حيوان به درآيي جان مي دهم از حسرت ديدار تو چون صبح ، باشد که چو خورشيد درخشان به درآيي چندان چو صبا بر تو گمارم دم همت ، کز غنچه چو گل خرم و خندان به درآيي در تيره شب هجر تو جانم به لب آمد ، وقت است که همچون مه تابان به درآيي بر رهگذرت بسته ام از ديده دو صد جوي ، تا بو که تو چون سرو خرامان به درآيي
حافظ مکن انديشه که آن يوسف مه رو
،
بازآيد و از کلبه احزان به درآيي
تعبیر:
در کاری که می خواهی انجام بدهی دقت کن و عجولانه تصمیم نگیر تا خدای ناکرده پشیمان نشوی. به سخنان هر کس گوش فرا نده. آنها را با دقت سبک و سنگین کن. غمگین و ناامید نباش. به مراد و مطلوب خود می رسی اگر با احتیاط و عاقلانه رفتار کنی.
فال حافظ روزانه پنجشنبه 16 آذر 1402 ، ویژه متولدین خرداد ، غزل حافظ شماره 65
خوشتر ز عيش و صحبت و باغ و بهار چيست ، ساقي کجاست گو سبب انتظار چيست هر وقت خوش که دست دهد مغتنم شمار ، کس را وقوف نيست که انجام کار چيست پيوند عمر بسته به موييست هوش دار ، غمخوار خويش باش غم روزگار چيست معني آب زندگي و روضه ارم ، جز طرف جويبار و مي خوشگوار چيست مستور و مست هر دو چو از يک قبيله اند ، ما دل به عشوه که دهيم اختيار چيست راز درون پرده چه داند فلک خموش ، اي مدعي نزاع تو با پرده دار چيست سهو و خطاي بنده گرش اعتبار نيست ، معني عفو و رحمت آمرزگار چيست
زاهد شراب کوثر و حافظ پياله خواست
،
تا در ميانه خواسته کردگار چيست
تعبیر:
دم را غنیمت بدان و قانع باش. هیچکس نمیداند که عاقبت کار چیست. هرچه خدا بخواهد همان می شود. غم و اندوه برای دنیا کاری عبث و بیهوده است و بر سختی زندگی می افزاید.
فال حافظ روزانه پنجشنبه 16 آذر 1402 ، ویژه متولدین تیر ، غزل حافظ شماره 35
برو به کار خود اي واعظ اين چه فريادست ، مرا فتاد دل از ره تو را چه افتادست ميان او که خدا آفريده است از هيچ ، دقيقه ايست که هيچ آفريده نگشادست به کام تا نرساند مرا لبش چون ناي ، نصيحت همه عالم به گوش من بادست گداي کوي تو از هشت خلد مستغنيست ، اسير عشق تو از هر دو عالم آزادست اگر چه مستي عشقم خراب کرد ولي ، اساس هستي من زان خراب آبادست دلا منال ز بيداد و جور يار که يار ، تو را نصيب همين کرد و اين از آن دادست
برو فسانه مخوان و فسون مدم حافظ
،
کز اين فسانه و افسون مرا بسي يادست
تعبیر:
فقط با اتکا به اعتماد به نفس می توانی به مقصود برسی. سخن مدعیان را گوش نکن. اگر به سعی و کوشش و هدف خود ایمان داری، دیگر صبر جایز نیست و فرصت ها را غنیمت بدان.
فال حافظ روزانه پنجشنبه 16 آذر 1402 ، ویژه متولدین مرداد ، غزل حافظ شماره 380
بارها گفته ام و بار دگر مي گويم ، که من دلشده اين ره نه به خود مي پويم در پس آينه طوطي صفتم داشته اند ، آن چه استاد ازل گفت بگو مي گويم من اگر خارم و گر گل چمن آرايي هست ، که از آن دست که او مي کشدم مي رويم دوستان عيب من بي دل حيران مکنيد ، گوهري دارم و صاحب نظري مي جويم گر چه با دلق ملمع مي گلگون عيب است ، مکنم عيب کز او رنگ ريا مي شويم خنده و گريه عشاق ز جايي دگر است ، مي سرايم به شب و وقت سحر مي مويم
حافظم گفت که خاک در ميخانه مبوي
،
گو مکن عيب که من مشک ختن مي بويم
تعبیر:
هنوز تکلیف را با خود روشن نساخته ای و نمی دانی که چه راهی در پیش بگیری. منتظری که دیگران برای تو تصمیم بگیرند. بهتر است که درباره ی خود و اهداف خود تجدید نظر کنی تا بهتر بتوانی تصمیم بگیری. اراده ی خود را محکم کن.
فال حافظ روزانه پنجشنبه 16 آذر 1402 ، ویژه متولدین شهریور ، غزل حافظ شماره 59
دارم اميد عاطفتي از جانب دوست ، کردم جنايتي و اميدم به عفو اوست دانم که بگذرد ز سر جرم من که او ، گر چه پريوش است وليکن فرشته خوست چندان گريستم که هر کس که برگذشت ، در اشک ما چو ديد روان گفت کاين چه جوست هيچ است آن دهان و نبينم از او نشان ، موي است آن ميان و ندانم که آن چه موست دارم عجب ز نقش خيالش که چون نرفت ، از ديده ام که دم به دمش کار شست و شوست بي گفت و گوي زلف تو دل را همي کشد ، با زلف دلکش تو که را روي گفت و گوست عمريست تا ز زلف تو بويي شنيده ام ، زان بوي در مشام دل من هنوز بوست
حافظ بد است حال پريشان تو ولي
،
بر بوي زلف يار پريشانيت نکوست
تعبیر:
از انجام کاری نادم و پشیمان هستی و امید به بخشایش داری. به صداقت و خلوص نیت خود امیدوار باش تا جبران مافات شود.
فال حافظ روزانه پنجشنبه 16 آذر 1402 ، ویژه متولدین مهر ، غزل حافظ شماره 272
بازآي و دل تنگ مرا مونس جان باش ، وين سوخته را محرم اسرار نهان باش زان باده که در ميکده عشق فروشند ، ما را دو سه ساغر بده و گو رمضان باش در خرقه چو آتش زدي اي عارف سالک ، جهدي کن و سرحلقه رندان جهان باش دلدار که گفتا به توام دل نگران است ، گو مي رسم اينک به سلامت نگران باش خون شد دلم از حسرت آن لعل روان بخش ، اي درج محبت به همان مهر و نشان باش تا بر دلش از غصه غباري ننشيند ، اي سيل سرشک از عقب نامه روان باش
حافظ که هوس مي کندش جام جهان بين
،
گو در نظر آصف جمشيد مکان باش
تعبیر:
در دوستی، صداقت داشته باش. پیوند مهر و دوستی صمیمانه با دیگران بر قرار کن. برای رسیدن به آرزوها باید سعی و تلاش کنی و رنج و مشکلات را تحمل نمایی. به خداوند توکل داشته باش.
فال حافظ روزانه پنجشنبه 16 آذر 1402 ، ویژه متولدین آبان ، غزل حافظ شماره 398
اي نور چشم من سخني هست گوش کن ، چون ساغرت پر است بنوشان و نوش کن در راه عشق وسوسه اهرمن بسيست ، پيش آي و گوش دل به پيام سروش کن برگ نوا تبه شد و ساز طرب نماند ، اي چنگ ناله برکش و اي دف خروش کن تسبيح و خرقه لذت مستي نبخشدت ، همت در اين عمل طلب از مي فروش کن پيران سخن ز تجربه گويند گفتمت ، هان اي پسر که پير شوي پند گوش کن بر هوشمند سلسله ننهاد دست عشق ، خواهي که زلف يار کشي ترک هوش کن با دوستان مضايقه در عمر و مال نيست ، صد جان فداي يار نصيحت نيوش کن ساقي که جامت از مي صافي تهي مباد ، چشم عنايتي به من دردنوش کن
سرمست در قباي زرافشان چو بگذري
،
يک بوسه نذر حافظ پشمينه پوش کن
تعبیر:
فرصت های زندگی را غنیمت بدان. زمان به تندی می گذرد. شک و تردید را کنار بگذار و تصمیم جدی و عاقلانه بگیر. با مشورت کردن می توانی بر شک و تردید خود غلبه کنی. فریب وسوسه ی حسودان را نخور و دوست و دشمن را با چشم بصیرت بشناس. به هدف خود ایمان داشته باش تا به نتیجه ی مطلوب دست پیدا کنی.
فال حافظ روزانه پنجشنبه 16 آذر 1402 ، ویژه متولدین آذر ، غزل حافظ شماره 140
دلبر برفت و دلشدگان را خبر نکرد ، ياد حريف شهر و رفيق سفر نکرد يا بخت من طريق مروت فروگذاشت ، يا او به شاهراه طريقت گذر نکرد گفتم مگر به گريه دلش مهربان کنم ، چون سخت بود در دل سنگش اثر نکرد شوخي مکن که مرغ دل بي قرار من ، سوداي دام عاشقي از سر به درنکرد هر کس که ديد روي تو بوسيد چشم من ، کاري که کرد ديده من بي نظر نکرد
من ايستاده تا کنمش جان فدا چو شمع
،
او خود گذر به ما چو نسيم سحر نکرد
تعبیر:
تا رسیدن به هدف راه درازی در پیش داری. انتظاری که از کمک دیگران داشتی برآورده نشده. بهتر است به همت و اراده خود تکیه کنی و راه چاره را پیدا کنی. مطمئن باش که به مقصود خود خواهی رسید.
فال حافظ روزانه پنجشنبه 16 آذر 1402 ، ویژه متولدین دی ، غزل حافظ شماره 449
اي که مهجوري عشاق روا مي داري ، عاشقان را ز بر خويش جدا مي داري تشنه باديه را هم به زلالي درياب ، به اميدي که در اين ره به خدا مي داري دل ببردي و بحل کردمت اي جان ليکن ، به از اين دار نگاهش که مرا مي داري ساغر ما که حريفان دگر مي نوشند ، ما تحمل نکنيم ار تو روا مي داري اي مگس حضرت سيمرغ نه جولانگه توست ، عرض خود مي بري و زحمت ما مي داري تو به تقصير خود افتادي از اين در محروم ، از که مي نالي و فرياد چرا مي داري
حافظ از پادشهان پايه به خدمت طلبند
،
سعي نابرده چه اميد عطا مي داري
تعبیر:
کاری را که از حد توانایی تو خارج است انجام نده و قدرت و توانایی خود را بسنج. با ندانم کاری، خود را دچار رنج و زحمت نکن. باید سعی و تلاش کنی تا به هدف برسی. اشتباهات خود را با تعقل و اندیشه برطرف کن.
فال حافظ روزانه پنجشنبه 16 آذر 1402 ، ویژه متولدین بهمن ، غزل حافظ شماره 297
زبان خامه ندارد سر بيان فراق ، وگرنه شرح دهم با تو داستان فراق دريغ مدت عمرم که بر اميد وصال ، به سر رسيد و نيامد به سر زمان فراق سري که بر سر گردون به فخر مي سودم ، به راستان که نهادم بر آستان فراق چگونه باز کنم بال در هواي وصال ، که ريخت مرغ دلم پر در آشيان فراق کنون چه چاره که در بحر غم به گردابي ، فتاد زورق صبرم ز بادبان فراق بسي نماند که کشتي عمر غرقه شود ، ز موج شوق تو در بحر بي کران فراق اگر به دست من افتد فراق را بکشم ، که روز هجر سيه باد و خان و مان فراق رفيق خيل خياليم و همنشين شکيب ، قرين آتش هجران و هم قران فراق چگونه دعوي وصلت کنم به جان که شده ست ، تنم وکيل قضا و دلم ضمان فراق ز سوز شوق دلم شد کباب دور از يار ، مدام خون جگر مي خورم ز خوان فراق فلک چو ديد سرم را اسير چنبر عشق ، ببست گردن صبرم به ريسمان فراق
به پاي شوق گر اين ره به سر شدي حافظ
،
به دست هجر ندادي کسي عنان فراق
تعبیر:
با وجود تمام سختی ها و ناکامی ها، امید خود را از دست نده. اگر به هدف و مقصود خود ایمان داری، صبور و شکیبا باش. همه ی غم ها و ناکامی ها پایانی جز شادی و وصال ندارند. امید داشته باش.
فال حافظ روزانه پنجشنبه 16 آذر 1402 ، ویژه متولدین اسفند ، غزل حافظ شماره 81
صبحدم مرغ چمن با گل نوخاسته گفت ، ناز کم کن که در اين باغ بسي چون تو شکفت گل بخنديد که از راست نرنجيم ولي ، هيچ عاشق سخن سخت به معشوق نگفت گر طمع داري از آن جام مرصع مي لعل ، اي بسا در که به نوک مژه ات بايد سفت تا ابد بوي محبت به مشامش نرسد ، هر که خاک در ميخانه به رخساره نرفت در گلستان ارم دوش چو از لطف هوا ، زلف سنبل به نسيم سحري مي آشفت گفتم اي مسند جم جام جهان بينت کو ، گفت افسوس که آن دولت بيدار بخفت سخن عشق نه آن است که آيد به زبان ، ساقيا مي ده و کوتاه کن اين گفت و شنفت
اشک حافظ خرد و صبر به دريا انداخت
،
چه کند سوز غم عشق نيارست نهفت
تعبیر:
در زندگی با احتیاط رفتار کن و مراقب سخنان خود باش. سخن حق را با ملایمت و آرامی می توان به کرسی نشاند. هرکسی را محرم اسرار خود قرار نده و عاقبت اندیش باش.